در مـن زنـی زنـدگـی مـی کنـد

در مـن زنـی زنـدگـی مـی کنـد

مـرا هـزار امیـد اسـت
و
هـر هـزار تـویـی

آخرین مطالب

یادداشت ۲۹

دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۲، ۱۱:۴۷ ب.ظ

دیروز نوبت مشاوره داشتیم ،جلسه دوم.

اصلا خوب نبود ،از دیروز تا حالا تو فکرم باورم نمیشد این حرفهای سین باشه.

به دکتر میگفت: خانومم خیلی تنبل به من صبحونه و شام نمیده، لباسهامو نمیشوره.

خونوادش هم اعتراف کردن که تنبل ، غذا بلد نبود درست کنه خودم یادش دادم. و....

مثل برق گرفته ها شده بودم ،این همسر منه که همچین حرفایی داره میزنه.

دوران مجردی مادرم خونه نبود و خونه رو دست من می‌چرخید. حتی چند فامیل دور که اومده بودن بهمون سر بزنن وقتی طرز رفتار ، کار کردن و میهمون داری منو میدیدن، همونجا منو از پدرم خواستگاری میکردن.

 

ولی وقتی همه حرفاشو زد گفت : من با همکارام هم همین مشکل رو دارم ، به اونام میگم تنبل ، اونا هم ازم فرارین چون همه تنبلن.

 

به برادرکوچیکه میگم : گناه داره اوضاعش روبه راه نیست خیلی.

داداشم میگه : تو گناه داری که گرفتار شدی.

فردا شب قراره بیاد خونه ، کاش میشد کلی بشینیم با هم صحبت کنیم.

 

 

 

 

  • دنیـا ..

نظرات  (۲)

سین روان نرمال و سالمی نداره.درسته که اکثر ما آدمها تا حدی با بعضی ناراحتی‌های روانی درگیریم ولی این قضیه شدت و ضعف داره و بعضیها روانشون به شدت بیمار و مریضه.وقتی تو کامنت قبل بهت گفتم به حرفها و ایرادهاش بی‌اعتنایی کن منظورم همینجور مواقعه،میدونم بی‌اعتنا بودن به همچین حرفهایی کار راحتی نیست.فکر میکنی در حقت بی‌انصافی شده چون تنبل نیستی و انتظار شنیدن این حرفهای غیرمنصفانه‌ رو نداری اما اینو یادت بمونه که اون آدم از بیمار بودنشه که اینها رو میگه.

به نظرم از فردا کمتر از قبل برای نظافت و جمع و جور کردن خونه وقت بذار.بازم میگم،ایراد از تو نیست که هی بخوای به خودت فشار بیاری و بیشتر نظافت کنی.تو هر چقدرم مرتب و منظم و خونه‌دار باشی،اون باز ایراد پیدا میکنه.مشکل از جای دیگه‌ست.وقت بذار برای ورزش و سلامتی جسمت،برای بازی کردن با بچه‌هات،برای کارهایی که ازشون لذت میبری.

پاسخ:
آره درسته
همینطوره, شمام همسرتون اختلال داشت؟ از این جهت که خوب راهنمایی میکنین و اگه بشه ازتون کمک بگیرم.
اینقدر سرزنش و تحقیر شدم این مدت که فکر میکنم دچار افسردگی و ناامیدی شده ام و بی انگیزه و نشاط
الان روانشناس داره کمکم میکنه که دوباره برگردم به اون روزهای خوبی که بودم.
و تلاش خودم هم باید زیاد باشه.

دیگه باید برای خودم و حال خودم هر کاری دوست داشتم انجام بدم.

همسر من هیچوقت حاضر نشد بیاد بریم زوج درمانی یا اینکه خودش بره پیش تراپیست و معتقد بود که تو(یعنی من) دیوونه‌ای،تو مشکل داری،من مشکلی ندارم که بخوام بیام پیش روانشناس.مثل همسر تو که همه‌ش بهت میگه تنبل.

من خودم میرفتم پیش روان‌شناس و تو اون جلسات متوجه شدم که همسرم اختلال خودشیفتگی داره.

کلا یه سری از چیزایی که از همسرت تعریف میکنی خیلی شبیه به مشکلات شوهر سابق منه.

اتفاقا منم دچار افسردگی شدیدی شده بودم ولی شکر خدا بعد از جدایی خیلی رو به بهبود رفتم.

بهترین کسی که میتونه بهت کمک کنه یه روانشناس باتجربه و باسواده و خیلی خوشحالم که خودت داری این مسیر رو میری.ناامید نشو و جلساتت رو ادامه بده.بعضی جلسات ممکنه حالت خیلی بد بشه و دیگه نخوای ادامه بدی ولی اینکارو نکن،یا ممکنه گاهی حس کنی پیش روانشناس رفتن کار بی‌فایده‌ایه ولی تو رهاش نکن.واقعا پیش تراپیست رفتن یکی از بهترین کارهایی بود که تو زندگیم کردم.

پاسخ:
عزیزم خوب کاری کردی جدا شدی ، چون واقعا آدم دچار فرسایش روح و روان میشه.
خب منم حدود ۶ ساله دارم تلاش میکنم ببرمش مشاوره ولی هیچ وقت قبول نکرده،همیشه میگفت مشکل از خودته و خودت برو درمان شو.
دیگه ایندفعه بین جدایی و مشاوره ، مشاوره رو قبول کرد.
و هر چند واسه هر جلسه با دعوا میاد، و میگه مشکلی نداریم.

آره میفهمم؛ این راهو ادامه میدم تا به نتیجه برسم انشاا... 
🌷❤️

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">